سلام دوستان
اول از همه عید نوروز را به همگی شما عزیزان تبریک میگم..
خاطره ی امسال دبی : من به همراه خانواده 1 فروردین ماه به دبی رفتیم .اول از همه بلیط کنسرت را خریدم که نکنه بلیط ها تمام بشه و من نتونم برم.. روز کنسرت یعنی 5فروردین به همراه خواهرم به سمت سالن حرکت کردیم. وقتی رسیدیم همه ی بچه ها آنجا بودن.. با بچه ها وارد سالن شدیم و جلوی صحنه کنسرت ایستادیم این سالن متفاوت از دیگر سالن ها بود.من از سال 86 تا 89 همه ی کنسرت های لیلا جون توی سالن تنیس بود. اما این سالن خیلی فوق العاده بود.. لیلا جون نفر اول بود که به روی صحنه اومد.. با آهنگ ایران شروع کردند.. کنسرت عالی بود کلی به لیلا جون انرژی دادیم واقعا خوش گذشت. جای همه ی دوستان خالی بود.. بعد از اینکه لیلا جون کنسرتشان تمام شد رفتیم منتظر ماندیم که آقا اسی بیاد دنبالمون که بریم پشت صحنه ولی متاسفانه نذاشتن که بریم لیلا جون را ببینیم. فقط 3تا از بچه ها که بلیط وی آی پی داشتند رفتند و لیلا جون را دیدند.. اما بعد از اینکه بچه ها اومدن گفتن که فردا دیدار با لیلا جون است من خیلی خوشحال شدم چون بلیط من 7 صبح بود... خدا را شکر کردم که دارم به آرزوم میرسم..تا آخر کنسرت به بچه ها بودیم خیلی خوش گذشت....
6فروردین بهم خبر دادن که بعد از ظهر میریم و لیلا جون را می بینیم من از ساعت 2:30 آماده بودم و منتظر اینکه یلدا جون بهم خبر بدن که بریم لیلا جون را ببینیم.. ساعت 9 محسن عزیزو مستانه عزیزم بهم خبر دادن که ساعت 10 بریم هتل لیلا جون.. خیلی خوشحال بودم. کادئویی که واسه لیلا جون گرفته بودم را برداشتم و به سمت هتل لیلا جون حرکت کردیم.. وارد هتل که شدم اصلا باورم نمیشد که به آرزوم رسیدم حس میکردم که تو خواب دارم میبینم. اما واقعی بود.. لیلا جون فریبا جون و آقا اسی خیلی خیلی مهربونن....کم کم بچه ها هم اومدن. کادئو هامون را بردیم پیش لیلا جون و بهشون دادیم .من 2تا نقاشی ترام از لیلا جون را کار کرده بودم بردم و یک سرویس جواهرات یک جعبه هم یکی از دوستام درست کرده بود که عکس لیلا جون روی درش حک شده بود..خدا را شکر لیلا جون خیلی خوشش اومد انگشتر را هم دستش کرد..عاشقشم
تک تک بچه ها کادئو هاشون را به لیلا جون دادند بعدش کلی عکس گرفتیم با لیلا جون و یک مدال طلا به لیلا جون دادیم از طرف گروه شمیم..
لیلا جون از همه تشکر کردند..
من از خدا تشکر میکنم که من را به آرزوم رساند.. ان شاالله همه دوستان شمیمی به آرزوی قلبی شان برسند... باید از همه ی دوستانی که در دبی هوای من را داشتند واقعا تشکر میکنم(یلدای عزیز و محسن عزیز و بهناز جون و فرشته جون و مستانه جون) ان شاالله روزی زحماتتان را جبران کنم......